فهرست مطالب

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 27، بهار و تابستان 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/01/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • محمدحسن کریم پور، آزاده ملک زاده شفارودی صفحه 3
    کانسار سنگ آهن سنگان خواف و توده مگنتیت تنورجه از نوع ذخایر Iron-oxide هستند. ژئوشیمی و سنگ شناسی سنگ منشا کانسار آهن سنگان و تنورجه مورد مطالعات دقیق قرار گرفتند. سنگ منشا سنگان شامل دو واحد کوارتز هورنبلند آلکالی سینیت پورفیری، و کوارتز بیوتیت هورنبلند آلکالی سینیت پورفیری، ولی سنگ منشا تنورجه در محدوده هورنبلند کوارتز دیوریت تا هورنبلند گرانودیوریت پورفیری تغییر می کند. کانسار سنگان حداکثر تا ppb 32 و تنورجه تا ppb 700 طلا دارد. نتایج تجزیه اکسیدهای اصلی نشان می دهد که سنگ منشا سنگان از نوع التراپتاسیک و سنگ منشا تنورجه از نوع پتاسیم دار متوسط است. میزان TFeO، MgO و CaO در سنگ منشا تنورجه از سنگان بالاتر است و در مجموع سنگ منشا تنورجه ترکیب مافیکی تری نسبت به سنگ منشا سنگان دارد. مقدار عناصر واسطه با شدت میدان زیاد (HFSE) شامل Cu، Ni، Co، Cr، V در سنگ منشا تنورجه ولی مقدار عناصر لیتوفیل با شعاع یونی بزرگ (LILE) شامل Th، Zr، Ba، Rb در سنگ منشا سنگان بیشتر است. همچنین مقدار La و Ce در سنگ منشا تنورجه بیشتر است. مقدار عناصر Sr و Zn در تنورجه و Nb و Yدر سنگان بالاتر است. سنگ منشا کانسارهای IOCG واقع در کمربند شیلی، کمربند ساحلی پرو، ناحیه کیرونا در سوئد آلکالن تا کالک آلکالن، پتاسیم بالا تا پتاسیم متوسط، با ترکیب دیوریت، مونزودیوریت و گرانودیوریت هستند. سنگ منشا مگنتیت تنورجه انطباق بیشتری با این مجموعه دارد.
    کلیدواژگان: سنگان، تنورجه، سنگ منشا، کانسارهای Iron، Oxide، طلا و التراپتاسیک
  • حسین هادی زاده، علی اصغر کلاگری*، علی عابدینی صفحه 27

    چهارگوش برندق، واقع در شمال شرق زنجان، بخشی از حوزه چند فلزی طارم - زنجان است. شواهد صحرایی و مطالعات میکروسکوپی نشان از رابطه نزدیک بین بی هنجاری های زمین شیمیایی بدست آمده و زون های دگرسان ناحیه دارند. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات کانی شناسی این زون های دگرسان از لحاظ وسعت، موقعیت مکانی، و مجموعه کانی های تشکیل دهنده، متفاوت بوده و در امتداد زون برشی منطقه و حاشیه رودخانه قزل اوزن گسترش دارند. زون های دگرسان اصلی مرتبط با زون برشی منطقه، به دو نوع جدا از هم دگرسانی1) اسید سولفاتی هیپوژن (مثل زون های سیلیسی، آلونیتی، آرژیلیک پیشرفته، سریسیتی، و پروپلیتیک) و 2) اسید سولفاتی سوپرژن (با مجموعه کانیایی جاروسیت، آلونیت، لیمونیت، گوتیت، ژیپس و سولفور طبیعی) طبقه بندی می شوند. زون دگرسانی حاشیه رودخانه قزل اوزن شامل انواع دگرسانی های با pH خنثی (زون های آرژیلیکی، کالک سیلیکاتی و زئولیتی) است. در کل این زون های دگرسان در اثر عملکرد یک سیستم زمین گرمایی وسیع طی الیگوسن فوقانی - میوسن میانی تشکیل شده اند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تفاوت در میزان واکنش آبگونها با سنگهای دربرگیرنده باعث ایجاد این دو نوع دگرسانی شده است. با توجه به نوع زون های دگرسان و نتایج به دست آمده از بررسی های زمین شیمی اکتشافی، این ناحیه دارای پتانسیل مناسبی برای اکتشاف ذخایر طلا و نقره اپی ترمالی (وراگرمایی) و چند فلزی (طلا- نقره- مس- سرب - روی) است.

    کلیدواژگان: حوزه چند فلزی طارم، هشجین، برندق، زون های دگرسان، سیستم زمین گرمایی، طلا و نقره اپی ترمالی (وراگرمایی)
  • محمد مهدی فرهپور، فرهاد آلیانی، سید محمد سید علیزاده گنجی صفحه 43
    منطقه مورد مطالعه در شرق باتولیت همدان و در بخش شمالی زون سنندج - سیرجان با کشیدگی و راستای NW-SE قرار دارد. این منطقه بیشتر از سنگهای دگرگون ناحیه ای (انواع میکاشیستهای حاوی پورفیروبلاستهای استارولیت ، آندالوزیت، سیلیمانیت، گارنت و اسلیت) با راستای تقریبی شمال غربی جنوب شرقی تشکیل شده است. سن این مجموعه (تکتونیتها(مربوط به پیش از ژوراسیک است که در دو مرحله دچار دگرشکلی پلاستیک شده اند. عنصر بافتی شیستوزیته اولیه (S1) به صورت همگن روی طبقه بندی ته نشستی در کل منطقه در فاز اول دگرشکلی (D1) تشکیل شده است. فاز دوم تحت تاثیر نیروی جانبی بوده و بیشتر ساختارهای کنونی منطقه در این فاز تشکیل شده اند. عنصرهای بافتی شیستوزیته ثانویه (S2) و خطواره ثانویه (L2) در این مرحله تشکیل شده است. عنصر زیر بافتی کوارتز با توجه به خواص فیزیکوشیمیایی خاص خود دوباره در فاز دوم سمتگیری یافته است. همه دانه های کوارتز، شیستوزیته اولیه و ثانویه و محور ریز چینها دارای تقارن بافتی راستگوشه هستند.
    کلیدواژگان: عناصر بافتی، شیستوزیته، خطواره، کوارتز، همدان
  • محمدرضا سائری، محمدرضا نیلفروشان صفحه 55
    هیدروکسی آپاتیت (HA) اصلی ترین جزء معدنی سازنده استخوان و دندان است. این بیوسرامیک قابلیت رشد استخوان را زیاد می کند و هنگامی که بافتهای استخوان بر سطح این سرامیک رشد می کنند با آن تشکیل یک پیوند شیمیایی محکم می دهند. در این کار پژوهشی ریخت شناسی پودر HA سنتز شده به وسیله میکروسکوپ الکترونی تابش میدانی جاروبی مورد بررسی قرارگرفته است. علاوه بر این ترکیب فازی و مولکولی با روش های و اسپکتروسکوپی فروسرخ بررسی شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که با استفاده از روش سنتز به کار رفته پودر با خلوص بالا ته نشین می شود. این پودر دارای ذرات با ریخت شناسی میله ای شکل کوتاه و متوسط ابعاد تقریبی طول و قطر ذرات اولیه ته نشین شده، به ترتیب 200 و 50 است. رها کردن ذرات معلق برای مدتی پس از افزودن محلول اسیدی، باعث افزایش ابعاد، کاهش سطح ویژه ذرات و نیز بروز تغییراتی در ریخت شناسی و شکل آنها می شود. همچنین دیده شد که ذرات پودر سنتز شده سمتگیری های ویژه ای دارند.
    کلیدواژگان: بیوسرامیک، هیدروکسی آپاتیت، بلورشناسی، ریخت شناسی، نانومواد
  • امیر بهرامی، مرتضی زرگر شوشتری، منصور فربد صفحه 65
    در این تحقیق به بررسی اثر آلایش نقره در ترکیب ابررسانای سرامیکی δO3Cu2Ca2Sr4/0Pb6/1Bi (بیسکو) با فاز 2223 پرداخته شده است. برای ساخت نمونه ها، روش واکنش حالت جامدی را با دو شیوه آلایش متفاوت، یعنی، آلایش نمونه ها درحین ساخت (سری اول) وآلایش نمونه ها پس از ساخت ابررسانا (سری دوم) به کار برده ایم. با آلایش نقره به بیسکو، دمای بحرانی Tc(mid) در نمونه های سری اول افزایش و مقاومت حالت عادی تمام نمونه ها کاهش می یابد. Jc در نمونه های سری اول، از نمونه خالص تا 2% آلاییده به نقره، کاهش جزئی یافته، و به بیشترین مقدار خود در نمونه های 5% و 15% می رسد. همچنین Jc در نمونه های سری دوم، از نمونه خالص تا 5% شدیدا کاهش می یابد، ولی سپس تا نمونه 20% افزایش یافته و پس از آن تا نمونه60% دوباره کاهش می یابد. تصاویر SEM نمونه ها، نشان می دهد که سطح تمام آنها دارای خلل و فرج بوده و دانه های ورقه ای در آنها دیده می شود. آنالیز EDX نمونه ها، وجود ترکیبی از عناصر اولیه Bi، Pb، Sr، Caو Cu را تایید می کند. درحالی که در نمونه های آلایش شده با نقره، حضور نقره نیز در ماده علاوه بر ترکیب عناصر اولیه نمایان است. الگوهای XRD نمونه ها، قله های نقره را در فازی جداگانه نشان می دهد. همچنین قله های بیسکو با ورود نقره جابه جایی جزیی را نشان می دهند، بنابراین پارامترهای شبکه به مقدار جزئی تغییر کرده، اما ساختار نمونه ها همچنان راستگوشه باقی می ماند.
    کلیدواژگان: ابررسانای سرامیکی، δO3Cu2Ca2Sr4، 0Pb6، 1Bi، آلایش نقره، ساختار ریز، Jc، Tc، SEM، XRD
  • محمدحسین مجلس آرا، مجتبی شعبان صفحه 81
    در این مقاله بعضی از پارامترهای مهم اپتیکی بلور تیتانات باریم (BaTiO3) مانند بهره بلور، ثابت جفتیدگی (ضریب بهره نمایی)، تغییر در ضریب شکست بلور و حساسیت نورشکستی را که در ضبط اطلاعات اپتیکی از اهمیت زیادی برخوردارند اندازه گیری می کنیم. در تمام آزمایشها از چیدمان ترکیب دو موج (TWM) و طول موج nm 8/632 استفاده شده است. نتایج تجربی به دست آمده یعنی، تغییرات بهره بلور را نسبت به زاویه فرودی دو باریکه، شدت نسبی باریکه ها، شدت باریکه دمش و بردار شبکه توری رسم و با محاسبات نظری که بر اساس نظریه کوختارو انجام داده ایم مقایسه می کنیم. برخی از پارامترهای اپتیکی بلور تیتانات باریم از قبیل: تغییر در ضریب شکست حالت پایا و حساسیت نورشکستی را با استفاده از نتایج تجربی، محاسبه می کنیم. نتایج به دست آمده برای بلور مورد نظر نتایج مطلوبی است و بیانگر کارایی این بلور در ضبط اطلاعات اپتیکی، هولوگرافی دینامیک و غیره است. سپس بر اساس پیکربندی ترکیب دو موج در این بلور، جا به جایی و تغییر مکان شیئ را در زمان واقعی مورد مطالعه قرار می دهیم. طول همدوسی مناسب لیزر هلیم نئون این امکان را فراهم می کند که مکان شیئ که در فاصله دور از بلور قرار گرفته است به خوبی مطالعه شود. آزمایش را باید در محیطی کاملا آرام و خالی از نوسانها انجام داد و در عین حال تاثیر محیط را نادیده گرفت.
    کلیدواژگان: ترکیب دو موج، اثر نورشکستی، بلورتیتانات باریم، اندازه گیری در زمان واقعی
  • غضنفر میرجلیلی، رضا امرایی صفحه 91
    خواص اپتیکی چاه های کوانتومی چندتائی In0.5Ga0.5N/GaN و آلیاژ InxGa1-xN در ناحیه فرو سرخ دور (Far-IR) مورد بررسی قرار گرفته اند. طیف بازتابی چاه کوانتومی چندتائی In0.5Ga0.5N/GaN با زیر لایه GaAs در ناحیه فروسرخ دور، با استفاده از تقریب محیط مؤثر، و پاسخ آن به نور قطبیده مایل s و p بررسی شده است. طیف حاصله و پاسخ تابع دی الکتریک اطلاعات مفیدی از سهم فونونی و پلاسمونی در چاه کوانتومی را ارائه می نماید. همچنین کسر مولی ترکیبات در آلیاژ و تغییرات محل مدهای اپتیکی وسیله مناسبی جهت اندازه گیری میزان حاملهای آزاد و میزان کسر مولی در نمونه هاست. در بررسی طیف بازتابیInxGa1-xN، دو ناحیه Reststrahlen جدا از هم با بسامدهایی نزدیک GaN خالص و InN خالص به ازاء مقادیر مختلف ترکیب مشاهده شده اند. با کاهش غلظت هر ترکیب در آلیاژ، هر ناحیه به سمت بسامدهای پائین تر با دامنه کمتر جابه جا می شوند. آنالیز تابع دی الکتریک، تغییرات بسامد مدهای اپتیکی طولی LO و عرضی TO آلیاژ را با تغییر x نشان می هد. در حالت آلائیده تغییر بسامدهای مد LO به علت جفتیدگی مد فونون و پلاسمون مشاهده می شود.
    کلیدواژگان: InxGa1، xN، GaN، چاه های کوانتومی چندتائی، طیف بازتابی، فروسرخ دور، پلاسمون، فونون، مد اپتیکی، مد طولی، مد عرضی
  • قاسم کاوه ای، مسعود الله کرمی صفحه 105
    ترکیب (Bi0.25 Sb0.75)2 Te3 بلوری نیمرسانا با خاصیت ترموالکتریک نوع p برای کاربرد در سردکننده های ترموالکتریکی است. برای ساخت این تک بلور عناصر مورد نیاز Bi، و Sb، و Te با درجه خلوص 999/99 در کپسول کواتز در خلاء torr6-10ذوب و به سرعت تا دمای اتاق سرد می کنیم. بدین ترتیب محلول جامدی از این عناصر تهیه می شود. به منظور بلوری کردن، محلول جامد به دست آمده، به روش رشد ناحیه ای با آهنگ رشد 8 mm/h (سرعت حرکت کوره) در دمای oC 700 رشد داده می شود و برای تنش زدایی نمونه ها در دمایoC370 به مدت 24 ساعت تحت عملیات گرمایی قرار می دهیم. در این مقاله، فرایند رشد بلور و نقش مواد آلاینده در بهبود خواص ترموالکتریکی بررسی می شود. مطالعات ساختاری انجام شده با پرتو X، تشکیل فازهای مورد انتظار را نشان می دهد. برای مشخص کردن کیفیت رشد بلورها از تصاویر SEM استفاده می شود. بیشترین ضریب بهره در حالت بهینه Z = 3.1510-3K-1 به دست می آید.
    کلیدواژگان: رشد بلور، نیمرسانای ترموالکتریک، ضریب بهره ترموالکتریکی، میکروسکوپ الکترونی روبشی
  • محسن مؤذن، سید مسعود همام، علی قادری زفره صفحه 113
    : نفوذ توده گابرودیوریتی چاه قند در سنگهای دگرگون ناحیه ای زون سنندج- سیرجان در شمال شرق نی ریز باعث تشکیل هاله دگرگونی همبری شده است. هورنفلس های متنوع رسی حاصل این دگرگونی همبری هستند. توزیع کانی ها در هاله چاه قند وجود سه زون کردیریت، آندالوزیت، و سیلیمانیت را نشان می دهد. بررسی واکنشهای دگرگونی و روابط فاز فشاری حدود 5/2 تا 5/3 کیلوبار و دمای500 تا 600 درجه سانتیگراد برای زون آندالوزیت و دمای حدود700 درجه سانتیگراد برای زون سیلیمانیت را مشخص می کند. علاوه بر سیلیمانیت منشوری در زون سیلیمانیت، فیبرولیت در زون های دیگر تشکیل شده است. به نظر می رسد که شستشوی کاتیونی و دگرشکلی مهمترین عوامل تشکیل فیبرولیت در هاله دگرگونی همبری چاه قند باشند. با توجه به حضور فیبرولیت در سنگهای دگرسان دور از هاله، فیبرولیت در محدوده پایداری سیلیمانیت تشکیل نشده است بلکه در دمای پائین تری به وجود آمده است. با توجه به معادل دانستن حضور فیبرولیت در سنگها، با حضور سیلیمانیت به منظور تعیین دما و فشار دگرگونی، حداقل در سنگهای دگرسان هاله های دگرگونی همبری، با اشکال همراه است.
    کلیدواژگان: دگرگونی همبری، چاه قند، نی ریز، هورنفلس رسی، فیبرولیت
  • مهدی کلانتر صفحه 129
    از آنجا که خواص ترمو-مکانیکی سرامیکهای مهندسی بستگی زیادی به نوع ریزساختار تحول یافته و ماهیت فازهای مرزدانه ای تشکیل شده در ضمن تفجوشی دارد، در این کار پژوهشی در اولین گام سعی شد تا برای سرامیکهای بر پایه سیلیسیم، به خصوص نیترید سیلیسیم، مراحل آماده-سازی نمونه که مقدمه ای بر مشاهدات میکروسکوپی هستند، بهینه سازی شود و در مرحله بعد چگونگی آنالیز تصاویر از نظر دانه بندی و فازهای امورف و یا احتمالا بلوری شدن در مرزدانه ها مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس پس از آماده سازی سطح، فرایندهای مختلف حکاکی گرمایی، شیمیایی و پلاسما، انواع ابزارهای مشاهده و آنالیز تصاویر بدست آمده مورد مطالعه قرار گرفتند. برای شناسایی ماهیت فازهای ثانویه بین دانه ای از میکروسکوپ الکترونی تراگسیلی(TEM) در مد پراش، پاشندگی انرژی (EDS)، و پراش پرتو X استفاده شده، و در ضمن روشی نو در تهیه نمونه برای مشاهده با TEM، ارائه شده است. در این بررسی بلوری شدن فاز بین دانه ای با تغییر در مقادیر اکسیدهای Y2O3 و Al2O3 به عنوان کمک تفجوش و نیز چرخه های گرمایی به منزله پسا تفجوشی مورد بررسی قرار گرفت به طوریکه نتایج، بلوری شدن فازهای مرزدانه ای را در گستره 1450-1100 درجه سانتیگراد به خوبی نشان می دهد.
    کلیدواژگان: حکاکی گرمایی، شیمیایی، و پلاسما، پارامترهای ریزساختاری، نیترید سیلیسیم - بلوری شدن فاز بین دانه ای
  • داریوش اسماعیلی، محمدولی ولی زاده، زینب نورالهی، علی کنعانیان صفحه 153
    سنگ های آذرین بنیان سد کرج بیشتر از گابرو، دیوریت و مونزودیوریت - مونزونیت تشکیل شده اند که به صورت موضعی به وسیله دایکهای تاخیری قطع شده اند. حاشیه های بالایی و پائینی این مجموعه دارای بافت پرفیری (حاشیه انجماد سریع) با ترکیب گابرویی بوده که از پائین به بالا به تدریج به گابرو همسان دانه، دیوریت و سپس مونزودیوریت- مونزونیت تغییر می یابد. نتایج تجزیه شیمیایی الکترون میکروپروب پلاژیوکلازها و پیروکسن های انواع مختلف سنگ های مورد مطالعه از حاشیه پائینی به سمت بالا نشان دهنده یک فرایند تفریقی است، به طوری که نمونه های حاشیه انجماد سریع که نشان دهنده ترکیب اصلی ماگمای اولیه است دارای Mg (در پیروکسنها) و %An (در پلاژیوکلازها) حدواسط نمونه های مونزونیتی و گابرویی هستند. به علاوه افزایش Mg پیروکسن نمونه های حاشیه انجماد سریع حاشیه بالایی نسبت به حاشیه پائینی مؤید تفریقی است به صورت انتشار گرانشی. همچنین با پیشروی تفریق، K2O، Na2O، و عناصر ناسازگار افزایش، و،Al2O3 MgO، CaO، FeO، و عناصر سازگار کاهش یافته و نمونه های مورد مطالعه در نمودارهای LogLa-LogNi و LogZr-LogNi در یک خط نسبتا مستقیم و تقریبا افقی که نشانه فرایند تفریق است قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: سد کرج، حاشیه انجماد سریع - شیمی کانی شناسی - تفریق ژئوشیمی
  • سید حسین مجتهد زاده، امیرحسین کوهساری، کزیی کمورو صفحه 177
    یکی از منابع مهم خطا ضمن آماده سازی نمونه های معدنی و زمین شناسی برای تجزیه شیمیایی، آلودگی به عناصر مختلف ناشی از دستگاه های آماده سازی است. در این میان آسیابها و دستگاه های پودر کننده، نقش مهمی در این آلودگی دارند. در این کار پژوهشی نمونه های مختلف سنگ و کانه با درجه سایندگی متفاوت با یک آسیاب رینگی کربور تنگستن پودر شده و با دستگاه XRF مورد تجزیه قرار گرفتند. معلوم شد که این نمونه ها به مقدار قابل توجهی به وسیله دو عنصرWوCo آلوده شده اند که این آلودگی با درجه سختی نمونه و نیز زمان حضور آنها در آسیاب رابطه مستقیم دارد. همچنین مشخص شد که حضور دو عنصر Coو Wدر نمونه در مواردی باعث ایجاد تداخل های طیفی گسترده ای در روش تجزیه XRF شد، به طوریکه تجزیه بعضی عناصر دیگر را نیز با مشکل مواجه می کنند و باید با روش های مناسبی در جهت حذف یا کاهش اثر این تداخل ها کوشش کرد.
    کلیدواژگان: آماده سازی نمونه، آلودگی، آسیاب رینگی کربور تنگستن، درجه سایندگی، XRF، تداخل طیفی
  • علی اصغر کلاگری، علی عابدینی، قادر حسین زاده صفحه 189

    زون اسکارنی مس دار شرق رودخانه سونگون چای، در 100 کیلومتری شمال شرق تبریز قرار دارد و در امتداد همبری استوک پورفیری و کانی ساز خارانما (الیگومیوسن) با سنگ های کربناته ناخالص (کرتاسه بالایی) گسترش یافته است. در این زون هم اندواسکارن و هم اگزواسکارن رخ داده است. اندواسکارن باریک (5/0تا 2 متر)، در صورتیکه اگزواسکارن نسبتا عریض (25 تا 55 متر) است و از کانی های کالک سیلیکاته (گرندایت، دیوپسید-هدنبرژیت، ترمولیت- اکتینولیت، دیوپسید، اپیدوت)، سیلیکاته (کوارتز، کلریت و رسها)، سولفیدها (پیریت، کالکوپیریت، اسفالریت، گالن، بورنیت)، اکسیدها (مگنتیت، هماتیت) و کربناتها (کلسیت، انکریت) تشکیل شده است. فرایندهای اسکارنیفیکاسیون در دو مرحله پیشرونده و پسرونده و جدا از هم رخ داده اند. محاسبات شاخص شیمیایی دگرسانی (CIA) نشان می دهد که زون اگزواسکارن دستخوش دگرسانی دگرنهادی در حدود 41/8% الی29/57% شده است. بررسی های تغییرات جرم عناصر بر اساس Nb (به عنوان عنصر ناظر بی تحرک) نشان می دهد که مقادیر قابل ملاحظه ای از عناصر Pb، Cu، S، Mg، Si، Fe و Zn به وسیله شاره های گرمابی از پلوتون به سیستم اسکارنی اضافه شده، و در مقابل مقادیر قابل توجهی از عنصر Ca شسته و از سیستم اسکارنی درز کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که عناصر Mg، Si، Fe در هر دو مرحله پیشرونده و پسرونده به وسیله فلوئیدهای دگرنهاد کننده وارد سیستم اسکارنی شده در صورتیکه عناصر کانی ساز مثل Cu، Pb، Zn و S در مرحله پسرونده به سیستم اضافه شده اند. افزایش جرم ناموزون Al و بخشی از تغییرات Si به واسطه تغییرات محلی ناخالصی های رسی در سنگ های کربناته (به عنوان پروتولیت) بوده است.

    کلیدواژگان: اگزواسکارن، ایندکس شیمیایی دگرسانی، تغییرات جرم، اسکارنیفیکاسیون، سونگون
  • حسین کاظمیان، حسن ذاکری، صادق ربانی، حسین قاسمی صفحه 207
    دراین کار تحقیقاتی امکان سنتز کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات روی پایه زئولیت طبیعی کلینوپتیلولیت به منظور افزایش کارایی آن برای حذفCs+ از پسماندهای رادیواکتیو، مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به کارهای انجام شده مشاهده شد که در غلظتهای بالای سدیم میزان جذب این رادیونوکلئید به وسیله کلینوپتیلولیت پایین است، با نشاندن کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات روی کلینوپتیلولیت طبیعی، کارایی آن برای هدف بالا افزایش یافت. در ابتدا کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات سنتز و با روش های ICP-AES،XRD و SEM مورد شناسایی قرار گرفت. سپس ساختار زئولیت طبیعی کلینوپتیلولیت و نیز زئولیت بار شده با کمپلکس مذکور به روش های XRD،SEM، EDS و IR مورد شناسایی قرار گرفت و وجود این کمپلکس روی زئولیت تایید شد. میزان جذب سزیم در حضور غلظتهای متفات یون سدیم برای کلینوپتیلولیت و کلینوپتیلولیت بار شده با پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات (CFC) اندازه گیری شد که نتایج نشان دهنده بهبود جذب آن به وسیله CFC است.
    کلیدواژگان: کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات، کلینوپتیلولیت، حذف سزیم
|
  • M. H. Karimpour, A. Malekzadeh Page 3
    Both Sangan and Tannurjeh magnetite deposits are Iron-oxides type. Geochemistry and petrography of source rocks at Tannurjeh and Sangan were studied in detail. The source rocks at Sangan are compused of quartz hornblende alkali syenite porphyry and quartz biotite-hornblende alkali syenite porphyry; while The source rocks at Tannurjeh varies between hornblende quartz diorite porphyry and hornblende granodiorite porphyry. The Au content of Sangan deposit is up to 32 ppb, while Tannurjeh contains up to 700 ppb Au. Based on major oxides analyses, the source rocks at Sangan is ultra-potassic (K2O is 8.5 to 13%), but in Tannurjeh the K2O is lower than 3.5%. The MgO, TFeO, and CaO content of Tannurjeh source rocks is higher, therefore the rocks are slightly mafic in comparison with Sangan source rocks. The content of HFSE elements such as Cu, Ni, Co, Cr, V are higher in Sangan source rocks and the LILE elements such as Th, Zr, Ba, Rb are higher in Tannurjeh source rocks. The La and Ce content of Tannurjeh is higher. At Tannurjeh the Sr and Zn content is higher while at Sangan Nb and Y is higher. The source rocks for IOCG deposits in Chile, coastal belt of Peru, and kirona areain Sweden are high to medium K-content, and alkaline to calc-alkaline diorite-monzonite-granodiorite; there fore the source rocks at tannurjeh have very ligh similarity in composition to these rocks.
  • H. Hadizadeh, A. A. Calagari, A. Abedini Page 27

    Barandagh quadrangle is located in northeast of Zandjan, and is a part of polymetallic region of Tarem-Zandjan. Field evidence and microscopic studies show an intimate relationship between geochemical anomalies and alteration zones in this area. Based on the field observations and mineralogical studis, these zones, in light of extent, locality, and constituent mineral assemblage, differ from one another, and are scattered along the main shear zone of the area and the margin of Ghezel-Ozan river. The major alteration zones in this area are affiliated with the shear zone, and can be categorized into two discrete alteration types: 1) hypogene acid-sulfate (e.g., silicified, alunitized, advanced argillic, sericitic, and propylitic zones) and 2) supergene acid-sulfate (characterized by minerals assemblage such as jarosite, alunite, goethite, gypsum, and native sulfur). Alteration zone along the margin of Ghezel-Ozan river consists of neutral-pH types of alterations (consisting mainly of argillic, calc-silicate-bearing, and zeolitic zones). In general, these alteration zones were developed by the function of a vast geothermal system during the late Oligocene to Mid-Miocene time. Date gathered indicate that the discrepancy in reaction rate between the fluids and the enclosing rocks caused the development of these two types of alterations. Note the type of alteration zones and the obtained results from geochemical exploration, show that this area possesses suitable potential for prospecting of Ag-Au epithermal and polymetallic (Cu, Pb, Zn, Au, Ag) deposits.

  • M.M. Farah Pour, F. Aliyani, S.M.S. Alizadeh Ganji Page 43
    The study area is located in northern part of metamorphic belt of Sanandaj-Sirjan in east of Hamedan Batolith. This area is mainly composed of regional metamorphic rocks, such as staurolith, andalusite, silimanite and garnet bearing mica schists and slates, with nearly NW-SE trend. The age of these rocks (tectonites) are Pre-jurassic and have experienced two stages of deformation during ductile deformation. The first schistosity (S1) formed at the first phase (D1). The second phase (D2) was formed by sided forces where the most of structures have formed by this force. The fabric elements of second schistosity (S2) and second lineation (L2) formed in this phase. The subfabric elements of quartz, due to its physicochemical characteristic, was producted at this phase. Quartz grains, first and second schistosity and axes of microfolds all have orthorombic symmetry.
  • M. R. Saeri, M. Nilforoshan Page 55
    Hydroxyapatite (HA), which is represented by the formula Ca10(PO4)6(OH)2, is one of the inorganic components of the hard tissues of living bodies such as bones, teeth, etc. HA is a calcium phosphate-based bioceramic, which has been used in medicine and dentistry for more than 20 years because of its excellent biocompatibility with human tissues. The precipitation process, considered here, can add orthophosphoric acid solution to a calcium hydroxide solution. The precipitated powder samples were examined by XRD, FTIR, SEM and FESEM (Field emission electron microscopy) methods. The results revealed that the final precipitated powder is HA and using SEM with high magnification showed that these HA consists of small rod-like particles. In addition, the morphology and size of the precipitated particles change during different stages of process. After drying, these nano-particles tend to form small agglomerates.
  • A. Bahrami, M. Zargar Shoushtari, M. Farbod Page 65
    In this research, the effect of silver doping on 2223 phase of ceramic superconductor Bi1.6Pb0.4Sr2Ca2Cu3Oδ (BSCCO) has been investigated. To synthesis the samples, we used solid-state reaction method and two different doping methods, namely, doping samples during making processes (batches No.1) and doping samples after making superconductor (batch No.2). With doping Ag to BSCCO, the critical temperature Tc (mid) increases (batch No.1) and also the resistance of the normal state for all samples decreases. For batch No.1 samples, the Jc decreases from pure sample with increasing of Ag doping up to 2% but it increases to maximum value by increasing Ag doping in 5 and 15 percent. The Jc in batch No.2 decreases from pure sample to 5% Ag of doped samples and then increases by increasing Ag doping up to 20% and finally decreases to 60%. The SEM images of samples have shown that all surfaces are porous and the grains are platelike. The EDX analysis confirms that the primary elements in our samples are Bi, Pb, Sr, Ca, Cu, and Ag. The XRD patterns indicated that the silver peaks form separate phase. Also by adding Ag to BSCCO, the BSCCO peaks slightly shifted. Therefore, the lattice parameters slightly change, but the structure of samples has been left orthorhombic.
  • M. H. Majles Ara, M. Shaban Page 81
    In this research we measure some of the optical parameters of Barium Titanate crystal (BaTiO3), such as signal beam gain, coupling constant (exponential gain coefficient), change in index refraction and photorefractive sensitivity, which are very significant for optical data storage. In all experiment, two- wave mixing configuration at 632.8 nm (He-Ne laser) were used. Experimental data for change in signal beam gain versus input angle of two beam, beam intensity ratio, pump beam intensity and grating vector, were plotted and compared with Kukhtarev theory. Using of experimental data, we calculated other optical parameters such as exponential gain coefficient, change in index refraction and photorefractive sensitivity. The results are good and the crystal can be used for optical data storage, dynamic holography, etc. For a - wave mixing configuration,the same crystal as a recording medium for real time displacement has been used. For measurement of distant object a high coherent source such as He-Ne laser has can been used. Long coherence length of the laser permit to study the objects which are far away from the crystal. The influence of intervening medium must be negligible.
  • G.Mirjalili, R.Amraei Page 91
    Optical properties of InxGa1-xN alloy and In0.5Ga0.5N/GaN multi quantum wells have been investigated in the region of far infrared. Far-IR reflectivity spectra of In0.5Ga0.5N/GaN multi quantum wells on GaAs substrate have been obtained by oblique incidence p- and s-polarization light using effective medium approximation. The spectra and the dielectric functions response give a good information about the phonon and plasmon contribution in doped MQW as well as the mole fraction of compounds in the alloys. The changes in position of optical modes are good tools for measurement of the amount of free carrier and the amount of mole fraction in the samples. During study of InxGa1-xN reflectivity spectra, two distinct reststrahl bands with frequency near those of pure InN and GaN were observed over entire composition range. Each band shifts to lower frequencies and decreases in amplitude as the concentration of corresponding compound in alloy decreased. Analysis of dielectric function gives the TO-like and LO-like mode frequencies. The changes in LO mode frequencies, due to coupling of phonon–plasmon, have been observed.
  • G. Kavei, M. A. Karami Page 105
    The (Bi0.25 Sb0.75)2Te3 compound is a p-type thermoelectric semiconductor for application in thermoelectric cooling systems. To fabricate this single crystal, required elements, Bi, Sb and Te with 5N purity melted in quartz capsule at 10-6 torr pressure and rapidly quenched to room temperature. The sample crystallized by zone melting method with the rate of 8 mm per an hour at 700 oC and for heat stress relieving annealed at 370 oC.In this presentation; crystal growth process and effect of dopants on improving the thermoelectric property of crystals will be reported. Structural studies by XRD show the expected phases formed in single phase. Scanning electron microscopy (SEM) was used to characterize the quality of the crystal growth. Maximum figure of merit Z = 3.15×10-3 K-1in optimum condition was obtained.
  • M. Moazzen, S. M. Homam, A. Ghaderi Zafreh Page 113
    Intrusion of the Chahghand gabbrodiorite in regionally metamorphosed rocks of the Sanandaj-Sirjan zone in NE of Neyriz has caused contact metamorphism. A variety of pelitic hornfelses are formed as a result of thermal metamorphism. Spatial distribution of minerals in the Chahghand aureole defines three mineralogical zones namely cordierite, andalusite and sillimanite zones. Study of metamorphic reactions and phase relations indicate a pressure of 2.5 to 3.5 kbar and temperature of 500-600 oC and ~700 oC for the andalusite and the sillimanite zones respectively. Apart from crystallization of prismatic sillimanite in the sillimanite zone, fibrolite is formed in the other zones. It seems that cation leaching and deformation were the major processes in the formation of fibrolite in the Chahghand aureole. Regarding appearance of fibrolite in altered rocks far from the igneous contact, fibrolite is not crystallized within the sillimanite stability field, but it may has crystallized at lower temperatures. Therefore considering fibrolite in the rocks equivalent to sillimanite existence and estimated pressure and temperature on this basis, at least the altered rocks within the thermal aureoles is fraught with some problems.
  • M. Kalantar Page 129
    Engineering ceramics are often difficult to prepare for observation because of their hardness, wear resistance and chemical inertness. Different silicon nitride containing ‎Y2O3 and Al2O3 are prepared and etched using several different techniques and the most efficient methods are identified. The microstructure and grain-boundary composition were examined by electron microscopy (SEM, TEM), electron diffraction and energy-dispersive X-ray microanalysis. A method has been developed to quantify microstructure consisting of elongated, rod like -grains to discuss the interdependence between starting materials composition, processing condition, microstructure and resulting mechanical properties of dense Si3N4 materials. It is shown that post-sintering heat-treatment in air in the temperature between 1100-1450 C results in substantial crystallisation of the glassy phase.
  • D. Esmaeily, M.V. Valizadeh, Z. Noorolahi, A. Kananian Page 153
    Igneous rocks of the Karaj Dam basement are mainly composed of gabbro, diorite and monzodiorite-monzonite which are locally penetrated by the quartz-monzonitic dikes. The upper and lower margins of the pluton, which has gabbroic composition, show porphyritic texture (chilled margin). The porphyritic texture in chilled margin gradually changes to the equigranular gabbro, diorite and monzodiorite-monzonite. The mineral chemistry (electron microprobe analysis) of the plagioclase and pyroxene in various rock samples from lower contact chilled towards the upper parts suggesting differentiation processes. The Mg of the pyroxene and An% of plagioclase of the contact chilled samples can be used as an indication of the original magma and plotted between the gabbro and monzonitic samples. In addition, increasing of the Mg within the whole rock samples from the upper of contact chilled, in comparison to the lower one, suggests elements differentiation by the gravity diffusion. Moreover, Na2O, K2O and incompatible elements increase and MgO, Fe2O3 (tot), CaO and compatible elements decrease with the progress of the magma differentiation. The samples in the Log Ni-Log La and Log Ni-Log Zr diagram plot almost as straight horizontal line, which confirms occurrence of the magma differentiation.
  • S.H. Mojtahedzadeh, A.H. Kohsary, K. Komuro Page 177
    One of the main sources of error in sample preparation is contamination resulted by laboratory equipments. Among these equipments, pulverizers and mills have a major impact. In this research, several samples of rock and ore with different abrasive property were pulverized by a tungsten carbide ring mill and analyzed by XRF method. It has shown that some samples were highly contaminated by tungsten and cobalt. The rate of contamination can be directly related to sample abrasiveness and time of pulverizing. Many interference of X-ray fluorescence spectra of tungsten and cobalt with some other elements were also found. In order to get a precise results, it is necessary to reduce or eliminate the interference of these elements by appropriate methods.
  • A. A. Calagari, A. Abedini, G. Hosseinzadeh Page 189

    Copper-bearing skarn zone in east of Sungun-Chay river is located about 100 km NE of Tabriz, and was developed along the contact of the mineralized porphyry granitoid stock (Oligo-Miocene) with impure carbonate rocks (Upper Cretaceous). Both endoskarn and exoskarn occurred in this zone. Endoskarn is narrow (~0.5-2m) whereas exoskarn is relatively broad (25-55m) and contains minerals such as calc-silicates (grandite, diopside-hedenbergite, tremolite-actinolite, epidote), silicates (quartz, chlorite, and clays), sulfides (pyrite, chalcopyrite, sphalerite, galena, bornite), oxides (magnetite, hematite), and carbonates (calcite, ankerite). Skarnification processes occurred in two distinct stages, including progradation and retrogradation. Calculations of chemical index of alteration (CIA) indicate that the exoskarn underwent metasomatic alteration within the range of 8.41% to 57.29%. Analysis studies of mass changes of elements, on the basis of Nb (as a monitor immobile element), indicate that considerable amounts of elements such as Fe, Si, Mg, S, Cu, Pb, and Zn were added to the skarn system by hydrothermal fluids from the side of pluton, while substantial amounts of Ca was leached out of the system. The overall obtained results show that elements such as Fe, Si, and Mg were introduced into the skarn system by metasomatizing fluids during both progradatian and retrogradatian stages whereas the ore-forming elements such as Cu, Pb, Zn, and S were added to the system mainly during retrograde stage. The inharmonious mass increase of Al and portion of mass changes of Si are due to the local variations of pelitic impurities within the carbonate rocks (as protolith).

  • H. Kazemian, H. Zakeri Rabbani, H. Ghasemi Page 207
    In this research, the synthesize possibility of Potassium Nickel Hexacyanoferrate complex on natural clinoptilolite, as a support for removal of Cs+ and Sr+2 from radioactive waste, was investigated. Previous work showed that in the high concentration of sodium ion the sorption of these radionuclides on zeolites is low, therefore we enhance the efficiency for the purpose with loading Potassium Nickel Hexacyanoferrate complex on clinoptilolite. First Potassium Nickel Hexacyanoferrate complex was synthesized and characterized using ICP-AES, XRD and SEM methods. Then the structure of clinoptilolite and the complex loaded zeolite were characterized using IR, EDS, SEM and XRD methods. Sorption of cesium clinoptilolite and potassium nickel hexacyanoferrate-loaded clinoptilolite (CFC) was determined in the presence of various concentration of sodium ion. Results showed the sorption of CFC was improved in comparison to its original natural clinoptilolite.